من کنعان توام، به من بازگرد

متن مرتبط با «شعر آفتاب آمد دلیل آفتاب» در سایت من کنعان توام، به من بازگرد نوشته شده است

آفتاب آمد دلیل آفتاب

  •   آینه را توی دست هایم میچرخانم. بالا پایین میکنم، کج و راست میکنم. دوست دارم نور را بیاندازم توی چشمهایت. توی یک اتاق پرنور نشسته ایم. یک اتاق با پنجره های بلند و قدی. نور همینطور میپاشد روی زمین و خودش را ولو میکند روی فرش. آینه توی دستم را قایم کرده ام که نبینی. حواست به من نیست. کتاب میخوانی. سرت را گرفته ای پایین و دقیق شده ای توی کلمات کتاب. نمیدانم چه میخوانی. نمیخواهم بدانم. دوست دارم تنها نگاهت کنم. وقتی حواست نیست. وقتی سرت پایین است و میتوانم یک دل سیر نگاهت کنم و خسته نشوم...دلم برای چشمهایت تنگ شده است...دوست ندارم انقدر کلمات را با ولع نگاه کنی. ح,آفتاب آمد دلیل آفتاب,آفتاب آمد دلیل آفتاب یعنی چه؟,آفتاب آمد دلیل آفتاب معنی,دانلود کتاب آفتاب آمد دلیل آفتاب,شعر آفتاب آمد دلیل آفتاب,تفسیر آفتاب آمد دلیل آفتاب,معنی شعر آفتاب آمد دلیل آفتاب ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها